انقلاب و يا گذار؟

Veröffentlicht am 30. Dezember 2025 um 22:05

 

ایران در آستانهٔ یک نقطهٔ عطف

 

فروپاشی اقتصادی، بسیج اجتماعی و جست‌وجوی افق سیاسی

 

(تحلیل | ۲۸ تا ۳۰ دسامبر ۲۰۲۵)

 

 

 

 

پیش‌درآمد

 

 

ابرهای گاز اشک‌آور بر فراز خیابان‌های تهران، فریادهای «آزادی» و تعطیلی مغازه‌ها در قلب پایتخت: رویدادهای روزهای پایانی دسامبر ۲۰۲۵ بیش از یک موج اعتراضی دیگر در ایران را رقم می‌زنند.

آنچه اکنون در حال شکل‌گیری است، بحرانی چندلایه است که در آن فروپاشی اقتصادی، بسیج اجتماعی و جست‌وجوی معنا و افق سیاسی، برای نخستین‌بار در سال‌های اخیر، به‌طور آشکار در هم تنیده می‌شوند.

 

خبرگزاری‌های بین‌المللی از تظاهرات و اعتصاب‌ها در چندین کلان‌شهر، از به‌کارگیری نیروهای امنیتی و نیز از نشانه‌های غیرمعمولی در خودِ مرکز قدرت گزارش می‌دهند. ازاین‌رو پرسش محوری دیگر این نیست که آیا ایران شاهد اعتراض است یا نه، بلکه این است که آیا نشانه‌های یک جابه‌جایی ساختاری در حال ظهور است.

 

 

 

 

محرک اصلی: ارزی که کارکرد اجتماعی خود را از دست می‌دهد

 

 

 

۱.۱ ریال به‌مثابهٔ علامت بحران

 

 

بر پایهٔ گزارش‌های هم‌سو از خبرگزاری‌های بین‌المللی، ریال ایران در پایان دسامبر ۲۰۲۵ در بازار آزاد به نرخ تقریبی ۱٫۳۸ تا ۱٫۴۵ میلیون ریال در برابر هر دلار آمریکا رسید. همین دامنهٔ نوسان، خود گویای مسئلهٔ اصلی است: اعتماد تقریباً از میان رفته است.

 

پول تنها یک ابزار اقتصادی نیست، بلکه نقش پیونددهندهٔ اجتماعی نیز دارد. هنگامی که این کارکرد از بین می‌رود، قدرت خرید به نااطمینانی و نااطمینانی به تنش سیاسی بدل می‌شود.

 

 

۱.۲ تورم و تجربهٔ زیست‌روزمره

 

 

آمارهای رسمی از نرخ تورم سالانه‌ای بیش از ۴۰ درصد سخن می‌گویند. بااین‌حال، برآوردهای مستقل و تحقیقات روزنامه‌نگارانه بیش از هر چیز یک واقعیت را نشان می‌دهند:

قیمت مواد غذایی در عرض یک سال حدود ۷۰ درصد افزایش یافته و داروها نزدیک به ۵۰ درصد گران‌تر شده‌اند. برای بخش‌های وسیعی از جامعه، این وضعیت به‌معنای کاهش رفاه نیست، بلکه به معنای بی‌ثباتی مادی در زندگی روزمره است.

 

 

 

 

۲. چرا بازار صرفاً یک بازار نیست

 

 

 

۲.۱ تعطیلی مغازه‌ها به‌عنوان زنگ خطر سیاسی

 

 

توجه ویژه‌ای به تعطیلی‌های مقطعی مغازه‌ها در اطراف بازار بزرگ تهران معطوف شده است. در تاریخ ایران، بازار بارها نقش مفصل‌بندی میان اقتصاد و سیاست را ایفا کرده است. مشارکت آن نشان می‌دهد که اعتراض دیگر پدیده‌ای حاشیه‌ای نیست.

 

 

۲.۲ چرا کنترل این اعتراض دشوار است

 

 

  • مستقیماً گردش پول، تأمین کالا و نظم عادی شهری را هدف می‌گیرد
  • میان کاسبان، کارگران و مصرف‌کنندگان پیوند برقرار می‌کند
  • از منظر امنیتی تنها به‌طور محدود قابل جداسازی و مهار است

 

 

اعتراضات با انگیزهٔ اقتصادی، به‌دلیل قابلیت پیوندخوردن با گروه‌های مختلف، ظرفیت بالایی برای تشدید دارند.

 

 

 

 

۳. گسترش جغرافیایی و واکنش دولت

 

 

در ۲۹ دسامبر، اعتراض‌ها نه‌تنها از تهران، بلکه از اصفهان، شیراز و مشهد نیز گزارش شد. اهمیت موضوع کمتر به تعداد شهرها و بیشتر به الگوی گسترش آن بازمی‌گردد: از نارضایتی اقتصادی محلی به بسیج شهریِ چندلایه.

 

به‌کارگیری گاز اشک‌آور و نیروهای امنیتی نشان می‌دهد که حاکمیت دیگر وضعیت را صرفاً یک مسئلهٔ اقتصادی تلقی نمی‌کند، بلکه آن را تهدیدی سیاسی–امنیتی می‌داند.

 

 

 

 

۴. سیگنال‌های نخبگان: مدیریت بحران از بالا

 

 

در پی بحران ارزی، خبر استعفای رئیس کل بانک مرکزی منتشر شد. در نظام‌های اقتدارگرا، چنین تصمیمات پرسنلی معمولاً دو کارکرد دارند:

۱. پذیرش ضمنیِ جدی‌بودن بحران

۲. تلاش برای آرام‌سازی کوتاه‌مدت بدون اصلاحات ساختاری

 

بااین‌حال، ریشه‌ها—تحریم‌ها، سوءمدیریت و انسدادهای نهادی—همچنان پابرجا هستند.

 

 

 

 

۵. از اعتراض قیمتی تا نسبت‌دادن سیاسی

 

 

گزارش‌های بین‌المللی و ویدئوهای منتشرشده نشان می‌دهند که بخشی از اعتراض‌ها دیگر صرفاً به قیمت‌ها یا نرخ ارز محدود نیستند. شعارهایی چون «نترسید، ما با هم هستیم» یا «آزادی» نشان‌دهندهٔ تغییری در تفسیر وضعیت‌اند: از شکایت اقتصادی به پرسش از مسئولیت سیاسی.

 

از منظر علم سیاست، این گذار تعیین‌کننده است. هنگامی که یک بحران به‌مثابهٔ مسئلهٔ حکمرانی درک شود، پویایی آن به‌طور بنیادین تغییر می‌کند.

 

 

 

 

۶. نمادها، نام‌ها و جست‌وجوی جهت‌گیری

 

 

در این بستر، گاه به ارجاعات تاریخی و نیروهای سیاسی در تبعید—از جمله نام رضا پهلوی—برمی‌خوریم. از دید تحلیلی، اهمیت این امر نه در فراوانی آن، بلکه در کارکردش نهفته است.

 

در نظام‌هایی فاقد احزاب آزاد و اپوزیسیون قانونی، جنبش‌ها غالباً به نمادهایی متوسل می‌شوند که بتوانند گروه‌های پراکنده را به‌صورت ارتباطی به هم پیوند دهند. در اینجا، نام لزوماً بیانگر یک پروژهٔ سیاسی مشخص نیست، بلکه نشانهٔ یک بدیلِ قابل تصور است.

 

رویکردهای تبیینی:

 

  • تأکید بر سازوکارهای سکولار–دموکراتیک (همچون همه‌پرسی و حاکمیت قانون)
  • کارکرد ادغام‌کننده در غیاب ساختارهای رهبری داخلی
  • تمایز روایی از ایدئولوژی حاکم
  • قابلیت ترجمهٔ بین‌المللی برای رسانه‌ها و سیاست‌گذاران

 

 

 

 

 

۷. انقلاب یا گذار؟ یک ارزیابی واقع‌گرایانه

 

 

سخن‌گفتن از «انقلاب» در این مرحله از نظر تحلیلی زودهنگام است. آنچه فعلاً قابل شناسایی است، صرفاً مجموعه‌ای از شاخص‌هاست:

 

  • مشارکت بازیگران اقتصادی محافظه‌کار
  • گسترش به چندین مرکز شهری
  • تشدید بحران ارزی هم‌زمان با تطبیق‌های درون‌نخبگانی

 

 

پرسش‌های کلیدی همچنان بی‌پاسخ‌اند:

 

  • آیا اعتصاب‌ها صنایع کلیدی را در بر می‌گیرند؟
  • آیا شکاف‌هایی در درون نخبگان سیاسی یا امنیتی پدیدار می‌شود؟
  • محدودیت‌های ارتباطی چه تأثیری بر بسیج اجتماعی خواهند داشت؟

 

 

 

 

 

۸. سناریوهای محتمل

 

 

سناریو الف: مهار همراه با تداوم فرسایش مشروعیت

سرکوب گزینشی، امتیازدهی محدود و جابه‌جایی‌های پرسنلی می‌توانند در کوتاه‌مدت ثبات ایجاد کنند، بی‌آنکه بحران را حل نمایند.

 

سناریو ب: گذار به بحران ساختاری نظام

چنانچه اعتصاب‌ها به بخش‌های مرکزی اقتصاد سرایت کنند، احتمال بی‌ثباتی عمیق به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد—به‌ویژه در شرایط تداوم تورم و کمبود ارز.

 

 

 

 

جمع‌بندی

 

 

رویدادهای پایان دسامبر ۲۰۲۵ هم‌زمانی سه بحران را نشان می‌دهند:

معیشت، حکمرانی و افق سیاسی.

 

وقتی سقوط ارزش پول، اعتراضات بازار و رویارویی‌های شهری به‌طور هم‌زمان رخ می‌دهند، مسئله دیگر نرخ دلار نیست، بلکه بازتعریف آیندهٔ سیاسی است. ظهور نام‌ها و نمادها در این میان نه از سر نوستالژی، بلکه کارکردی است: بیانگر جست‌وجوی اجتماعی برای نظم، قانون و توان تصمیم‌گیری جمعی.

 

برای اروپا، این صرفاً رویدادی دوردست نیست. در اینجا انسان‌هایی برای ارزش‌هایی می‌کوشند که در تاریخ اروپا نیز با هزینه‌های سنگین به‌دست آمده‌اند. ازاین‌رو، مواجهه با بحران ایران نه‌تنها منطقه‌ای، بلکه هنجاری خوانده خواهد شد—به‌مثابهٔ آزمونی برای جدیت اصول جهان‌شمول.

 

نادیده‌گرفتن، از نظر تحلیلی آسان است؛ اما از منظر سیاسی و اخلاقی، چنین نیست.

 

 

 

Kommentar hinzufügen

Kommentare

Es gibt noch keine Kommentare.